بی خبر یه روز آومد سر زد و رفت
خواب بودم وقتی آومد در زد و رفت
آومد و دید که دلم خوابه هنوز
ننشسته روی بوم پر زد و رفت
اونی که نور امیده میگن از خدا رسیده
تو سیاهی شب من اون مثل صبح سپیده
اونی که سه حرف اسمش اگه بشکنه طلسمش
من دوباره جون میگیرم اون نباشه من میمیرم
گاهی عکسش و توی آب میبینم
دلمو واسش چه بی تاب میبینم
گاهی وقتا میبینم که آومده
نکنه بازم دارم خواب میبینم
منبع:
http://forum.persianseven.ir