loading...

ام پی تری فول

 باز شد فصل بهاردر هر رهگذاراز شوری شرر افتادهباز گل آمد به بارشبنم بیقراراز چشم سحر افتادهافسون ها دیدم از بس در دام هستی دگرپیوند الفت بستم با جام مستیمجنون ها دیدم از بس با خودپرستی دگردل کندم

حسین بازدید : 213 پنجشنبه 29 آذر 1397

 باز شد فصل بهار
در هر رهگذار
از شوری شرر افتاده
باز گل آمد به بار
شبنم بیقرار
از چشم سحر افتاده

افسون ها دیدم از بس در دام هستی دگر


پیوند الفت بستم با جام مستی
مجنون ها دیدم از بس با خودپرستی دگر
دل کندم از قید هستی

آیا با ما روزگار تا ابد بسازد
یا روزی بر ما بتازد
در این صورت آدمی تا ندیده سیرت


چرا دین و دل ببازد

زان دمی کاشنای جهان گشتم
اسیر تو نامهربان گشتم
ز هجرت همچون نی
نالان گشتم
زان زمان من جدا زاشیان گشتم
چو گلزار بی باغبان گشتم
چو گنجی در کنجی
پنهان گشتم

باز شد فصل بهار
در هر رهگذار
از شوری شرر افتاده
باز گل آمد به بار
شبنم بیقرار
از چشم سحر افتاده

افسون ها دیدم از بس در دام هستی دگر
پیوند الفت بستم با جام مستی
مجنون ها دیدم از بس با خودپرستی دگر
دل کندم از قید هستی







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو