یکی الان تو این خیابونه که پیرهنش بوی تورو میده
مثل خودت بلند میخنده شبیه تو لباس پوشیده
شبیهته ولی تو اون نیستی تو دست هیچکس رو نمی گیری
با هیشکی اینجوری نمی خندی واسه غریبه ها نمی میری
تو عاشق منی و اینجوری با یه غریبه مهربون نیستی
چقدر صداش مثل صدات گرمه تورو خدا بگو تو اون نیستی
میخوام صداش کنم که برگرده ولی چقدر مثل تو راه میره
صداش نمیزنم ببینم که با این غریبه تا کجا میره
از پشت سر چقدر شبیه توئه الان تو قلب من یه کوهه غمه