loading...

ام پی تری فول

  تو رو از خودم می دونم نه چراغ دور قریه، نه به وسعت زمینی تو همون بودی که هستی من همینم که می بینی قصه ما فارغ از هم قصه بره و گرگه دستامون اگر چه خالی، دلامون خیلی بزرگه مارو گریه کرد

حسین بازدید : 200 چهارشنبه 23 مرداد 1398

 

 

با شیرین کاری چشمات کسی از عسل نمی گه
بی تو واژه ها حقیرند، شاعری غزل نمی گه
بی جهت از تو نمی خوام توی قصه کوه بسازم
من نه شاعرم که از تو شعری با شکوه بسازم
واسه پاییز برهنه پر هل هل هراسی
مثل افسانه نیما، مثل رویا نا شناسی
نه تو از پشت ستاره، نه من اهل آسمونم
با تنم غریبه اما، تو رو از خودم می دونم

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو